۲-۳-۲- نظریه لوین
دیدگاه لوین[۱] در زمینه انگیزش، همانند دیدگاه تولمن، فرد را به عنوان یک ارگانیسم هدفگرا در نظر میگیرد. فرد همیشه به چیزی نزدیک یا از آن دور میشود و آن چیزی که باعث نزدیک شدن یا دور شدن فرد میشود نیاز[۲] است. نیازها نه تنها از خواستهای بدنی ایجاد میشوند بلکه از خواستهای روانی هم نشأت میگیرند. نیازها، قصدها[۳]را به وجود میآورند. به عنوان مثال، نیاز به یک جفت کفش نو، قصد رفتن به فروشگاه را به وجود میآورد. وقتی که قصد ایجاد شد، به دنبال آن تنش نیز ایجاد میشود تا این که آن تنش از طریق رفتار پایانی (رفتار گرایشی یا رفتار اجتنابی) کاهش یابد. سازه شناختی لوین، جاذبه[۴] بود، که منظور ارزش مثبت یا منفی[۵] پدیدههای محیطی برای فرد است. به عبارت دیگر، موضوعات جالب و کاهش دهنده تنش، جاذبه مثبت و موضوعات تهدید کننده و تنشزا، جاذبه منفی پیدا میکنند. بنابراین میتوان برای افزایش انگیزش پیشرفت احساس نیاز به پیشرفت را در افراد افزایش داد تا آنها با کاهش تنش ناشی از آن تلاش خود را افزایش دهند. (برونستین، ۲۰۱۰).
در زندگی اجتماعی نیز بسیاری از نیازها، نیازهای اکتسابی است اینکه یک فرد جایزه نوبل دریافت کند در بسیاری از دانشمندان تنش بسیار زیادی ایجاد میکند و آنها را وا میدارد که به میزان زیاد و برای سالیان زیاد تلاش کنند، این در حالی است که گرفتن چنین جایزه ای هیچ یک از نیازهای زیستی آنها را تامین نمیکند و در بسیاری موارد تامین نیازهایی مانند خواب و استراحت را نیز مختل میکند. در واقع عامل تعیین کننده میزان تنش ایجاد شده است. در هدفهای مختلف موجود، هدفی که تنش بیشتری ایجاد میکند رفتار انسان را به سمت خود جهت میدهد (برونستین، ۲۰۱۰).
[۱]. Lewin
[۲]. need
[۳]. intention
[۴]. valence
[۵]. Positive and negative value